سپهرسپهر، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات سپهر

تولد یک سالگی

اردیبهشت ماه بود که هم از طرفی شور و هیجان واسه تولد سپهر داشتم و از طرفی هم مامان پری تو بیمارستان بود و حالش خوب نبود دلم نمی امد توی این شرایط تولد بگیرم که متاسفانه در تاریخ ١٤ خرداد بود که مامان پری به رحمت خدا رفت و ما دوباره عازم تهران شدیم ولی این دفعه با ناراحتی.خدا رحمتش کنه.مراسم سوم  و هفتم که برگزار شد ما دوباره برگشتیم شیراز و چون دیگه مشکی پوش بودیم تولد نگرفتم .٢٢ خرداد بود که یکی از دوستان عزیزمان (اقای مهندس مطیع الله )تماس گرفتن و به بابا اینا گفته بودن که ما واسه تولد اقا سپهر میخوایم مزاحمتون بشیم اگه برنامه ای ندارید (البته اونها در جریان فوت مامان پری نبودن)ما هم یک کیک کوچولو و چند تا بادکنک گرفتیم که چند ت...
12 مرداد 1390

پایان خدمت بابا ابی

بالاخره به لطف خدا و همت بابا ابی این ١٧ ماه خدمت هم با همه سختی ها و خاطره هاش تمام شد و به خاطره ها پیوست .در تاریخ ٣٠ تیر ماه بابا ابی نامه پایان خدمتش رو گرفت و از اونجایی که خدا خیلی ما رو دوست داره رییس شرکت قبلی بابا ابی تماس گرفتن و گفتن بابا ابی هر چه زودتر بیا سر کار چون میدونستم امروز بایستی خدمت تمام بشه تماس گرفتم . من که از خو شحالی نمی دونستم چکار کنم تا بابا ابی امد بهش گفتم و بابا ابی ٣١ تیر ماه عازم سر کار شد ولی ایندفعه رفت عسلویه و ما باز تنها شدیم . این دفعه هم برای ما هم بابا ابی خیلی سخت تر بود جدایی ولی باز هم الهی شکر که بالاخره بابا ابی سربازیش با همت خودش و کمک خدا و بزرگترها به اتمام رسید و پس از ٤-...
12 مرداد 1390