تولد یک سالگی
اردیبهشت ماه بود که هم از طرفی شور و هیجان واسه تولد سپهر داشتم و از طرفی هم مامان پری تو بیمارستان بود و حالش خوب نبود دلم نمی امد توی این شرایط تولد بگیرم که متاسفانه در تاریخ ١٤ خرداد بود که مامان پری به رحمت خدا رفت و ما دوباره عازم تهران شدیم ولی این دفعه با ناراحتی.خدا رحمتش کنه.مراسم سوم و هفتم که برگزار شد ما دوباره برگشتیم شیراز و چون دیگه مشکی پوش بودیم تولد نگرفتم .٢٢ خرداد بود که یکی از دوستان عزیزمان (اقای مهندس مطیع الله )تماس گرفتن و به بابا اینا گفته بودن که ما واسه تولد اقا سپهر میخوایم مزاحمتون بشیم اگه برنامه ای ندارید (البته اونها در جریان فوت مامان پری نبودن)ما هم یک کیک کوچولو و چند تا بادکنک گرفتیم که چند ت...
نویسنده :
مادر مهروش
15:19