سپهرسپهر، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات سپهر

حال هوای این روز ها

1391/3/28 1:18
نویسنده : مادر مهروش
353 بازدید
اشتراک گذاری

این روز ها من حسابی در گیر مدرسه و شاگرد خصوصی هستم و پسرم حسابی عصبی

 شده .بعضی وقت ها نمیدونم راهی که می رم اشتباهه یا درسته؟ چون بابا ابی که نیست

من هم که نیستم و سپهرم تقریبا همه وقتش رو توی طول روز با خاله مهرناز  مامان مهین

مهربون و  مهربون و    و بابا ناصین میگذرونه و خدایش اونا هم هیچی رو واسش دریغ

نمیکنن.

ولی فقط این رو میدونم که تمام تلاش من  و بابا ابی به خاطر اینده خود سپهر هست.

 

عصر ها  که از مدرسه میام با وجود اینکه خیلی خسته ام ولی فوری فقط لباسم رو عوض

می کنم و سپهر گلم رو می برم پارک و بچم کلی بازی می کنه.

 به امید اینده خوب برای همه عزیزان تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

فاطمه
1 تیر 91 19:30
کامنت خصوصی گذاشتم


سلام فاطمه جونم خوبي عزيزم؟مرسي از لطفت ولي من الان شيراز هستم و عذاداركاش بودم خيلي دلم مي خواست ميتونستم بيارمش
دایی مهدی
18 تیر 91 16:02
خدا به بابا ابی و مادر مهروش قوت بده. آقا سپهر هم حتماً قدر این پدر و مادر خوب رو می دونه


مرسي داداش
دایی مهدی
18 تیر 91 16:04
دایی جونم عمو سعید هم رفت آمریکا. دیگه نیستش که بهش شکلات بدی. ایشالله تو زنده باشی عزیز دلم.


امروز بهم ميگفت مادر فرشته ها عمو سعيد و بردن امريكا؟
ايكاش بازم پيشمون بود و فرشته ها نمي بردنش